آیات قرآن در خطبه غدیر
آیاتی از قرآن که در مورد واقعه غدیر خم میباشد:
* آیه “الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و…”(1) که روز نهم ذی حجه در سال دهم هجری هنگام حج وداع نازل شد . با نزول حکم ولایت و تعیین سرپرست جامعه اسلامی، اسلام کامل و نعمت تمام و جامعه اسلامی بیمه شد. از ضربه خوردن به وسیله کافران و مشرکان ایمن گشت .
پیامبر به جهت غوغای مخالفان و ترس از شورش و…از ابلاغ حکم جانشینی امام علی تا فرصت مناسب تری خودداری کرد تا این که در روز هجدهم با نزول
*آیه “یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک و ان لم تفعل …”(2) موظف شد این حکم را بدون فوت وقت ابلاغ کند. حضرت در محل غدیر خم حکم ولایت را ابلاغ کرد . عملا دین را کامل و نعمت را تمام کرد. (3)
دو آیه دیگر هم هست که بنا بر روایات، در مورد غدیر خم نازل شده اند: *یکی آیه 32 انفال :
وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَليمٍ
(به خاطر بياور) زمانى را كه گفتند: «پروردگارا! اگر اين حق است و از طرف توست، بارانى از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! يا عذاب دردناكى براى ما بفرست!»
*دیگری آیه اول و دوم سوره معارج :
سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِع؛
تقاضاكنندهاى تقاضاى عذابى كرد كه واقع شد! اين عذاب مخصوص كافران است، و هيچ كس نمىتواند آن را دفع كند.
در کتب تفسیر و حدیث وارد شده که وقتی رسول خدا در غدیر خم امام علی(ع) را به ولایت عهدی منصوب کرد، خبر آن در اطراف پراکنده شد تا به گوش حارث بن نعمان فهرى رسيد.حارث بى درنگ شتر خود را سوار شد و شرفياب حضور رسول اللَّه گرديد. حضرت آن موقع در ابطح بودند، حارث از شتر خود فرود آمده و بند بر پاى آن نهاد و نزديك شد، آن گاه روى به آن جناب نموده و در حالى كه حضرت در بين جمعى از اصحابش بود، عرض كرد:
از ناحيه پروردگارت به ما دستور دادى كه به وحدانيت خداوند و رسالت تو شهادت دهيم، ما نيز پذيرفتيم، آن گاه به ما گفتى چه و چه (و همه احكام را ذكر كرد) و ما قبول كرديم، و اين همه اطاعت از ما تو را كفايت نكرد تا دو بازوى پسر عمت را كشيده و او را بر همه ما سرورى دادى، و گفتى: هر كه من مولاى اويم،على مولاى او است. اينك آمدهام از تو بپرسم داستان سرورى پسر عمت از ناحيه خود تو است يا از ناحيه خداست؟
رسول اللَّه فرمود: سوگند به خدايى كه جز او معبودى نيست !آن نيز مانند همه دستوراتم از ناحيه خداست.
حارث به سوى مركب خود برگشت و در حالى كه مىگفت: بار الها! اگر اين مطلب حق است و از ناحيه تو است ،سنگى از آسمان بر ما بباران، و يا عذابى دردناك بر ما نازل كن. هنوز به شتر خود نرسيده بود كه خدا او را هدف سنگ ريزهاى قرار داد به طورى كه از فرق سرش فرو رفت و از پائين تنش بيرون آمده و هلاكش ساخت. در باره همين واقعه در سوره معارج اين دو آيه” سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. لِلْكافِرينَ لَيْسَ لَهُ دافِعٌ” را فرستاد.(4)
پی نوشت ها:
1. مائده(5)آیه3.
2.همان،آیه67.
3. ترجمه المیزان،ج5،ص272.
4. تفسیر المنار، ج4،ص464 به نقل از تفسیر ثعلبی.
دلهایمان گرفته آقا...
*جهت دیدن شش گوشه*
*دلم تاب ندارد*
*نگهم خواب ندارد*
*قلمم گوشه ی دفتر*
*همه گویند به انگشت اشاره*
*مگر این عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟*
*تو کجایی؟*
*شده ام باز هوایی*
*چه شود جمعه این هفته بیایی؟*
*به جمالت…*
*به جلالت…*
*دل ما را بربایی…*
اللهم عجل الولیک الفرج
این بقیة الله...
اَینَ قاصِمُ شوکَةِ المعتَدینَ؟
کجاست آن آقایی که شوکت و هیبت ستمکاران را در هم می شکند
داستان
در ماه رمضان چند جوان ،پیرمردی را دیدند که دور از چشم مردم، غذا میخورد.
به او گفتند: ای پیرمرد مگر روزه نیستی؟
پیرمرد گفت: چرا روزه ام ،فقط آب و غذا میخورم، جوانان خندیدن و گفتند: واقعا؟
پیرمرد گفت: بلی، دروغ نمی گویم، به کسی بد نگاه نمیکنم، کسی را مسخره نمیکنم، با کسی با دشنام سخن نمی گویم، کسی را آزرده نمیکنم، چشم به مال کسی ندارم و …
ولی چون بیماری خاصی دارم متاسفانه نمیتوانم معده ام را روزه دارش کنم،
بعد پیرمرد به جوانان گفت: آیا شما هم روزه هستید؟
یکی از جوانان در حالی که سرش را از خجالت پایین انداخته بود ، به آرامی گفت: خیر ما فقط غذا نمیخوریم!!!
* فرا رسیدن ماه رمضان بر همه آنان که چشم و دل و زبان و رفتار و کردارشان ، در خدمت خلق خداست، و زمین را ، آب را ، گل و سبزه را ، و دیگر موجودات را آسیب نمی رساند مبارک..