فاطمیه
20 دی 1398
بی تو کبوتر دلم به سینه پر نمی زند
کسی به خانه ی علی حلقه به در نمی زند
فاطمه جان حسین تو،بی تو غذا نمی خورد
حسن ز دوری رُخَت،خنده دگر نمی زند
ای گل نازنین من! همسر بی قرین من!
زینب تو بدون تو شانه به سر نمی زند
خیز ز جا و با علی روی به سوی خانه کن
که میخ در به سینه ات بوسه دگر نمی زند
آب بر آتش دلم خیز و به اشک خود بزن
که مرهمی به زخم دل سوز جگر نمی زند
کنار قبر مخفی ات ورد زبانم این بود