داستان
در ماه رمضان چند جوان ،پیرمردی را دیدند که دور از چشم مردم، غذا میخورد.
به او گفتند: ای پیرمرد مگر روزه نیستی؟
پیرمرد گفت: چرا روزه ام ،فقط آب و غذا میخورم، جوانان خندیدن و گفتند: واقعا؟
پیرمرد گفت: بلی، دروغ نمی گویم، به کسی بد نگاه نمیکنم، کسی را مسخره نمیکنم، با کسی با دشنام سخن نمی گویم، کسی را آزرده نمیکنم، چشم به مال کسی ندارم و …
ولی چون بیماری خاصی دارم متاسفانه نمیتوانم معده ام را روزه دارش کنم،
بعد پیرمرد به جوانان گفت: آیا شما هم روزه هستید؟
یکی از جوانان در حالی که سرش را از خجالت پایین انداخته بود ، به آرامی گفت: خیر ما فقط غذا نمیخوریم!!!
* فرا رسیدن ماه رمضان بر همه آنان که چشم و دل و زبان و رفتار و کردارشان ، در خدمت خلق خداست، و زمین را ، آب را ، گل و سبزه را ، و دیگر موجودات را آسیب نمی رساند مبارک..
شهیدآوینی
ََ
شهید آوینی چه زیبا گفت:
مَشک رنجهای انقلاب را به دندان کشیدهایم و دست و پا دادهایم، اما آنرا رها نکردهایم.
و امروز هم؛
به امید خدا،
ما نیز تا زندهایم آن مَشک را رها نخواهیم کرد؛
حتی به اشک،
حتی به خون.
و در این مسیر،
دست و پا که هیچ، سرمان را هم خواهیم باخت…
و خون دل خواهیم خورد، تا ولیمان خون دل نخورد.
جام زهر را لاجرعه سر میکشیم تا ولیمان ناگزیر از آن نباشد.
ایستادهایم چون کوه، استوار و با صلابت،
در برابر هرآنچه و هر آنکه، چشم طمع داشته باشد به آرمانهای بلند خمینی کبیر و انقلاب اسلامیاش.
و نام نشان ما را لازم نیست در بین نسل اول و دوم انقلاب و حتی رزمندگان دفاع مقدس پیدا کنی!
ما از نسل سوم و چهارم انقلاب حضرت روحالله هستیم.
آنهایی که خمینی را ندیده، دل باختهاش شدهاند،
و بوی و خوی او را، در خمینی زمانه میبویند و میجویند.
من عاشق محمدم
ღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღ
خوشا آنان در بازار گیتی خریدار وفا بودند و رفتند…
خوشا آنان که در راه رفاقت، رفیق با وفا بودند و رفتند…
ღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღ
چه می فهمیم شهادت چیست مردم؟
شهید و همنشین چیست مردم؟
تمام جستجومان حاصلش بود:
شهادت اتفاقی نیست مردم
ღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღ
چو بشکفد ز لبت غنچه های پاک دعا
تو را به فاطمه(س) سوگند “التماس دعا”
ღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღ
شهیدان میروند نوبت به نوبت…
خوش آن روزی كه نوبت بر من آید…
خــدا یعنی میشه؟؟؟؟
ღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღ
گل اشکم شبی وا میشد ای کاش
همه دردم مداوا میشد ای کاش
به هر کس قسمتی دادی خدایا
شهادت قسمت ما میشد ای کاش
ღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღ
خوشا آنان که جانان می شناسند
طریق عشق و ایمان می شناسند
بسی گفتیم و گفتند از شهیدان
شهیدان را شهیدان می شناسند
ღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღ
کاشکی من هم دلی همچون شهیدان داشتم
تا که در صحرای سینه لاله ای میکاشتم
کاشکی در من توان دل بریدن بود کاش …
تاکه دست از دامن این خاک برمی داشتم …
ღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღ
بــالی دهیـــــد به وسعت هفـت آسمــان مرا
مــن هـر چه میـــدوم،بـه شهیـدان نمیـرسم …
ღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღ
برای تاریکی قبر من گریه نکنید…
بروید برای تاریکی دنیای خودتان گریه کنید!
قسمتی از وصیتنامه و سنگ قبر نوشته
شهید کریم بوستانی 16 ساله
ღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღღ.•*♥*•.ღ
بگذارید گمنام باشم که به خدا قسم گمنام بودن بهتر است از اینکه فردا افرادی وصایایم را شعار قرار دهند و عمل را فراموش کنند.